گرای صفر

خدایا ... از همان یک ذره انحرافی که به چشم نمی آید به تو پناه می برم.

گرای صفر

خدایا ... از همان یک ذره انحرافی که به چشم نمی آید به تو پناه می برم.

گرای صفر

با زبانی سوخته در ظلمت کابوس ها
قصه از خورشید می بافیم ما فانوس ها

وام ازدواج!

سه شنبه, ۱۱ فروردين ۱۳۹۴، ۱۰:۴۲ ب.ظ

همون اوایل عقد از همه آشنایان توصیه های ایمنی و مشفقانه می رسید مبنی بر اینکه هرچه سریعتر برای وام ازدواج اقدام کنم. وقتی رییس جمهور میگه خزانه خالیه با دیوار که حرف نمیزنه. حکما منظورش با امثال منه. فلذا در اولین فرصت ممکن خودمو به اولین خط اینترنت ممکن رسوندم تا اولین وام زندگیمو بگیرم.

اولش بانک ایکس ثبت نام کردم، رفتم تو نوبت. یه ماه، دو ماه گذشت و خبری نشد. یکی از دوستان که چند دس پیراهن بیشتر از ما پاره کرده بود راهنمایی کرد که این بانک محترم، وام ازدواج رو با وام هزینه های کفن و دفن عوضی گرفته. شده که یه سال هم طولش داده. واسه همین رفتیم سراغ بانک ایگرگ. سر یه هفته پیامکش اومد که بیا وامتو بیگیر بزار در کوزه.

کارمند شعبه یه لیست مدارک تحویلم داد. فقط قاعده 7000 تومن کپی لازم داشت. گرفتم بردم بانک.

میزان ضمانت: 0 ریال

هزینه کرد: 70.000 ریال

وام سه میلیونه. جزو مدارک نوشته چهار میلیون باید سفته بدی. رفتیم از بانک ملی دو تا دو تومنی خریدیم. از قرار هر کدوم شیش هزار تومن. بگو خوب ...

میزان ضمانت: 40.000.000 ریال

هزینه کرد: 190.000 ریال

فرمودن یه ضامن لازمه. ابوی رو که بازنشسته تامین اجتماعی بود ضامن معرفی کردم. با فیش حقوقی و نامه از اداره. بگو خوب ...

میزان ضمانت: 70.000.000 ریال

هزینه کرد: 190.000 ریال

گفتن نامه اشتغال به کار هم می خوان. رفتم اونم از محل کارم گرفتم، این نامه با حفظ سمت، نامه کسر حقوق هم بود. دادم خدمتشون. می کنه به عبارتی ...

میزان ضمانت: 100.000.000 ریال

هزینه کرد: 190.000 ریال

همه مدارکو بردم تحویل دادم. فرمود برو این عکاسی بغل بگو یه سری فرم وام ازدواج می خوام! شکر خدا کپی کرده و آماده داشت. ده بیست برگ می شد. گفتم چقد میشه؟ گفت پنج تومن.

میزان ضمانت: 100.000.000 ریال

هزینه کرد: 240.000 ریال

قریب چهل پنجاه تا امضا زدیم پای برگه های مختلف. با اینهمه امضا اگه دست از پا خطا کنم خدا عالمه کارم به کجا بکشه! (به قول یکی از دوستان: برای اصل زن گرفتن انقد امضا ندادیم!)

گفت یه حسابم باید توی بانک باز کنی. عرض کردم چقدر باید بزاریم تهش؟ فرمود پونزده تومن. مث بچه آدم اخ کردیم. بگو خوب ...

میزان ضمانت: 100.000.000 ریال

هزینه کرد: 390.000 ریال

فرمودن یه چک به همون مبلغ وام باید بیاری ... عرض کردم واسه چی دیگه؟ فرمود تشریفات پرونده اس. گفتم شعبه مرکزی تون تو همین دزفول نگرفته. گفت هر شعبه ای قانون خودشو داره!

همون هرکی هرکی به قولی. ... شکر خدا همه جور چکی قبول می کرد. گرفتیم گذاشتیم روش. به قول کروبی چقد شد؟ ...

میزان ضمانت: 130.000.000 ریال

هزینه کرد: 390.000 ریال

گفتن ضامنت هم باید یه حساب پس انداز اینجا داشته باشه. با ده تومن واسه اش باز می کنیم. گفتم حساب پس انداز ده تومنی به چه دردتون می خوره آخه؟ گفتن تشریفات بانکیه. عرض کردم تو روح هر چی تشریفات بانکیه ...

میزان ضمانت: 130.000.000 ریال

هزینه کرد: 490.000 ریال

از بانک تماس گرفتن که موجودی حسابت برای واریز وام کمه! گفتم من که هنوز پول از توش درنیاوردم. چطور کم شده؟ گفتن مقداری برای تمبر و فلان ازش کم شده، بیا یه ده تومن دیگه بریز توش. بگو خوب ...

میزان ضمانت: 130.000.000 ریال

هزینه کرد: 590.000 ریال

وام که واریز شد یه پیامک اومد. نوشته بود عشقمون کشیده شیش تومن ازش کسر کردیم ... بابت همون تمبر و فلان. هنوزم نفهمیدم اول پول واریز میشه بعد اینا بر می دارن یا برعکس!

میزان ضمانت: 130.000.000 ریال

هزینه کرد: 650.000 ریال

 

چند نکته پایانی:

1) من و خانمم جدا ثبت نام کرده بودیم. اونایی که با هم تو یه شعبه ثبت نام کردن باید ارقام بالا رو ضربدر 2 کنن!

2) وقتی وام واریز شد از لجشون خواستم همه موجودی رو انتقال بدم به یه کارت دیگه. نشد! یعنی حدود 30 هزار تومن ته کارت موند.

3) وقتی دفترچه رو گرفتم و اقساط رو جمع زدم دیدم سودش حدود 11 درصد میشه. یعنی سیصد و خرده ای هزار تومن. در حالی که نوشته بود با سود 4 درصد. بعد متوجه شدم سود سالانه 4 درصد هست. یعنی اگه همه اقساط رو به جای 3 سال توی 1 سال اول پرداخت کنید –از قرار هر قسط 260 هزار تومن- اون موقع بهره اش 4 درصد میشه!

4) جریمه دیرکرد رو هم نوشتن 12 درصد. یعنی وای به حالت اگه بری دم عابربانک که قسط رو واریز کنی و نوشته باشه «دستگاه موقتا قادر به انجام خدمات نیست»!

5) ...

* * *

بعدالتحریر:

باجناغم توی صندوق قرض الحسنه کار می کنه. بهم می گفت «چون ما بر اساس عقود اسلامی کار می کنیم و دیرکرد نمی گیریم، مردم هم پرداخت اقساط وام هایی که از ما گرفتن رو توی اولویت نمیزارن.»

اشتباهه اگر فکر کنیم بدون اصلاح نظام مالی میشه جامعه رو مهذب کرد.

یاحق

نظرات  (۳)

بمیرم الهی.
منم این روزگارا رو از سر گذروندم اخوی.
پاسخ:
پوستم کنده شد تا این وامو گرفتم!
سلام
ما البته از ازدواج حضرت تان مطلع نبودیم! علی الحساب تبریک ما را پذیرا باشید. انشاءالله در پناه خداوند منان زندگی طیبی داشته باشید. در مورد آن مخلوق قوم یهود (البانک!) هم پیشنهاد اینجانب لبخند زدن می باشد تا به وقتش!

ارادتمند

پاسخ:
ارادتمندیم آقا فرشاد.
والا نیشمون تا بناگوش بازه به این عبارت بانکداری اسلامی!
۳۰ خرداد ۹۴ ، ۰۰:۰۱ منصور محمد زاده «ممل زاده»

 در ابتدای کلام ، سلام بر 175 غواص کربلای چهار ، سلام بر صاحبان واقعی چفیه های جا مانده از جنگ ،سلام بر بدن های سوخته از آتش نیزارهای گر گرفته سواحل.
سلام بر تن های زخمی افتاده در گل و لای جزیره ام الرصاص و آب های اروند که در بامداد فیروزه ای کربلای 4 تیر خلاص خوردند و مزد اخلاص گرفتند.

با اهدای سلام وقبولی طاعات وعبادات خدمت حاج محمدبزرگوار.حاج محمد ارادت داریم. انشا الله حال  اخویتون خوب؟
حاج اگه زحمتی نیست:
لطفا پست مورخه ۲۸ خرداد ۹۴در وبلاگ مقداد با آدرسhttp://mehgdad.blog.ir/(پیشنهاد به شهردار دزفول مهندس کرمی نژاد،اعضای شورای شهر دزفول و شورای نام گذاری معابر عمومی دزفول: تقاطع غیر همسطح فتح المبین به نام فرمانده دلاورسردارشهید احمد هدایت پناه از بنیانگذاران توپخانه لشکرهای ۷ ولیعصر (عج)خوزستان وفرماندهی آن، همچنین فرماندهی توپخانه لشکر۳۲ انصارالحسین (ع) همدان و ۲۵ کربلای مازندران،
نام گذاری شود.) دروبلاگ تون باز نشر بفرمایید. اجرتان با شهداء.التماس دعا
پاسخ:
سلام بر حج منصور عزیز
چشم
به صورت لینکدر ادامه مطلب قرار میدم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی