گرای صفر

خدایا ... از همان یک ذره انحرافی که به چشم نمی آید به تو پناه می برم.

گرای صفر

خدایا ... از همان یک ذره انحرافی که به چشم نمی آید به تو پناه می برم.

گرای صفر

با زبانی سوخته در ظلمت کابوس ها
قصه از خورشید می بافیم ما فانوس ها

یادداشت این حقیر با عنوان «نمی از دریای عبرت های برجام» توسط برادران عزیزم در سایت رهیاب نیوز منتشر شد.

در این یادداشت اشاره ای کرده ام به مصادره توفیقات نظام جمهوری اسلامی به نفع توافقنامه پر اشکال برجام.

دوستان افتخار بدهند و مطالعه بفرمایند.

همین یادداشت توسط دوستان عزیزم در سایت دزفول امروز بازنشر داده شد: (+)

یاحق

۰ نظر ۱۲ آبان ۹۴ ، ۱۰:۱۱
محمد کوره پز

به عنوان مقدمه باید بگویم که بنده حقیر ورود به مباحث مربوط به مذاکرات هسته ای از زاویه شخصیت شناسی تیم مذاکره کننده را حداقل در زمان حاضر منطقی نمی دانم. به این معنا که اعتقاد داشته باشیم فلان توفیق تیم مذاکره کننده به خاطر شخصیت -مثلا- منطقی اقای ظریف است و فلان مشکل  به واسطه روحیات -فرضا- احساسی آقای عراقچی. این طرز ورود از اساس مورد اشکال است.

اما در فضای رسانه ای داخل کشور، موضوع متفاوت است. چون اساسا ابزار رسانه با فاکتورهایی نظیر شخصیت و روحیات و ... پیوند جدی دارد.

از این منظر؛ یکی از دوستان روزنامه نگار در توصیف شخصیت آقای عراقچی گفته بود: «ایشان به خلاف آقای ظریف، این استعداد را دارد که در کمال خونسردی متناقض سخن بگوید!» و به نظر بنده سر اینکه معمولا آقای عراقچی برای تفسیر توافق وین در رسانه ها حاضر می شود نیز همین است.

حقیر با همین بضاعت محدود به روشنی می بینم که تناقضات موجود در توافق وین با ادعاهای مطرح شده از سوی رییس جمهور و تیم مذاکره کننده و همچنین تناقضات این توافق با خطوط قرمز تعیین شده توسط رهبری نظام کاملا واضح و آشکار است. و لذا در تفسیر آن نیاز به فردی با استعداد آقای عراقچی کاملا احساس می شود!

 

اخیرا روزنامه اعتماد با آقای عراقچی مصاحبه ای انجام داده که دو بخش از آن بسیار جالب و شنیدنی است.

بخش دوم را اول می گویم!

مصاحبه گر روزنامه اعتماد در سوالی دقیق از ایشان می پرسد:

«در بند ٦٣ برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) آمده است که «ایران بر اساس برنامه خود، در پایان سال هشتم تولید سالیانه ٢٠٠ عدد ماشین سانتریفیوژ IR-٨ و IR-٦ از هر نوع را بدون روتور تا سال دهم شروع خواهد کرد. بعد از سال دهم ایران ماشین‌های سانتریفیوژ کامل را به همین مقدار در سال تولید خواهد کرد.» سوالی که وجود دارد این است که نیاز ایران در بلندمدت ١٩٠ هزار سو است، اگر بنا بر استفاده از رآکتور IR-٨ با توانی مابین ١٦ تا ٢٥ سو را هم در نظر بگیریم با توجه به قید عدد ٢٠٠ عدد سانتریفیوژ در این بند، پس از ٤٠ سال می‌توانیم به توان ١٩٠ هزار سو غنی‌سازی دست یابیم. بنابراین فرجام نیاز ما به ١٩٠هزار سو چه خواهد شد؟»

اما پاسخ اقای عراقچی را بخوانید:

«برجام می‌گوید ایران هشت سال محدودیت دارد اما پس از هشت سال متعهد به برنامه اعلام شده خود است. در خصوص سوال شما، ابتدای بند ٦٣ جمله‌ای آمده که بسیار کلیدی است: «ایران بر اساس برنامه خود» از بعد سال هشتم سالی ٢٠٠ عدد ماشین بدون روتور و از سال دهم به بعد سالی ٢٠٠ عدد ماشین با روتور تولید خواهد کرد. این محدودیت بر اساس برنامه خود ما تا زمانی خواهد بود که کار تحقیق و توسعه این ماشین‌ها تمام شود که برنامه ١٥ ساله‌ای خود را به آژانس ارایه دهیم، میزان تولید ماشین‌های IR-٦ و IR-٨ تا سال هشتم و دهم همین برنامه قید شده در برجام است اما در حقیقت تا زمانی است که کار تحقیق و توسعه ماشین‌های IR-٦ و IR-٨ تمام شود. اما پس از اتمام تحقیق و توسعه ما بر اساس برنامه خودمان شروع به تولید به میزان مورد نیاز خواهیم کرد. نکته دیگر این است که در برجام آمده که تا ١٠ سال ایران تنها می‌تواند تحقیق و توسعه ماشین‌های IR-٤ , IR-٦, IR-٨ را انجام دهد و این به آن معنا است که پس از ١٠ سال ما کار روی ماشین‌های جدیدتر را هم می‌توانیم بدون محدودیت آغاز کنیم.»

به عبارتی:

الف) ما تا سال هشتم سانترفیوژ IR-8 تولید نمی کنیم

ب) از سال هشتم سالی 200 عدد بدون روتور می توانیم بسازیم

ج) از سال دهم سالی 200 عدد با روتور می توانیم بسازیم

د) بعد از سال دهم ما به برنامه خودمان که به آژانس ارائه خواهیم کرد پایبندیم (یعنی هر تعداد که بخواهیم سانترفیوژ IR-8 می سازیم)

ه) محدودیت های ما تنها تا پایان دوره تحقیق و توسعه است

 

با جمع گزاره های فوق و برای اینکه به تناقض بر نخوریم به این نتیجه می رسیم که بعد از 10 سال دیگر برجام ملاک عمل نیست! اگر اینطور است پس اشاره برجام به عدم تولید سانترفیوژ IR-8 تا 8 سال و تولید سالی 200 عدد بعد از آن به چه معناست؟ تا 8 سال که تولید نمی کنیم و بعدش هم سالی 200 عدد و همین جا ناگهان آقای عراقچی می فرمایند برجام بی برجام! ما هرکاری خودمان بخواهیم می کنیم! ... پس آیا باید قبول کرد که این توافق به موضوعی اشاره می کند و محدودیتی می گذارد و بعد یک مرتبه خود آن را نقض می کند؟

یا اینکه برجام می گوید بعد از 10 سال هر زمانی شما تحقیق و توسعه را تمام کردید هر تعداد خواستید بسازید؟

اگر اینطور است پس قید 200 عدد با روتور برای چه منظوری مطرح می شود؟

انصافا خونسردی آقای عراقچی در جمع این تناقضات شگفت انگیز جای تحسین دارد! چون هر چه که جملات مبهم ایشان را جمع بزنید به یک نتیجه بدون خدشه نمی رسید!

 

 

اما ...

بخش اول مربوط به اعترافی از سوی آقای عراقچی در مورد تیم مذاکره کننده قبلی است که از استانداردهای تبلیغاتی اصلاح طلبان خارج است. از ایشان به خاطر این اعتراف مهم کمال تشکر را دارم:

«پس از تعلیق اولیه سال‌های حدود ٨٢ و ٨٣ مجموعه نظام به این نتیجه رسید که از طریق مذاکره با دست خالی نمی‌تواند به اهداف خود برسد و کشور هسته‌ای نخواهد شد. در آن شرایط برآورد کلی این بود که اگر به دنبال هسته‌ای شدن برای مقاصد صلح‌آمیز هستیم ابتدا باید واقعیت‌ها را در میدان تثبیت و با دست پر مذاکره کنیم. این واقعیت نه فقط در مذاکرات هسته‌ای که در تمام مسائل مصداق دارد. شما هیچگاه نمی‌توانید با دست خالی مذاکره کنید. مهارت‌ها و هنر مذاکراتی تنها می‌تواند تا حدودی میزان موفقیت را افزایش یا کاهش دهد اما اگر این مذاکرات بدون پشتوانه و با دست خالی صورت بگیرد قطعا به فرجامی نخواهد رسید. مجموعه نظام به این جمع‌بندی رسید که ابتدا باید در صحنه هسته‌ای واقعیت‌هایی را تثبیت کند و جای پای خود را محکم کرده تا بتواند با دست پر بر سر میز مذاکره بنشیند. البته این درست است که دولت‌ها با اتخاذ تاکتیک‌های متفاوت می‌توانند یا این روند را سرعت بخشیده یا آن را گرفتار تاخیر کنند. ممکن است عده‌ای اعتقاد داشته باشند که می‌توانستیم این مسیر را زودتر یا با هزینه کمتر طی کنیم. ولی در یک نگاه کلی این مباحث چندان تعیین‌کننده نیست. باید بدانیم که طی این مسیر بدون تثبیت واقعیت‌های میدانی و بدون پرداخت هزینه امکان‌پذیر نبود.»

 

یاحق

 

۲ نظر ۳۱ مرداد ۹۴ ، ۱۲:۲۵
محمد کوره پز

هنوز از تاسف محدودیت های توافق نامه وین بیرون نیامده ایم که اتفاق جدیدی باعث حیرت شد.

بخوانید:

امروز شورای امنیت سازمان ملل مطابق توافقی که با کشورهای 5+1 شده بود به اتفاق آرا قطعنامه جدیدی صادر کرد که قرار بود تحریم های ظالمانه قبلی را لغو کند. البته این اتفاق به شکلی افتاد (البته موکول شد به بعد از اجرای تعهدات ایران) و جناب آقای عراقچی هم در تماس تلفنی با خبر ساعت 14 این مورد و چند قلم دیگر از «مزایای» این قطعنامه را برشمردند و بندهای خطرناک آن را به نوعی نادیده گرفتند.

البته در گفتگوی ویژه خبری دیشب (یکشنبه شب) اساتید حقوق بین الملل (اعم از موافق یا مخالف برجام) به طور مکرر نسبت به خطرات این قطعنامه هشدار دادند و فکر می کنم با توجه به وزانت علمی این عزیزان، توجیهات جناب آقای عراقچی بیشتر از باب دفاع از خط مشی مذاکرات هسته ای باشد تا متن قطعنامه.

اتفاقا این مسئله خود را به اشکال مختلف در بیانیه ایران (+) که بعد از قطعنامه 2231 شورای امنیت منتشر شد نشان می دهد.

در این بیانیه که باید علی القاعده دفاع یا انتقاد از قطعنامه 2231 باشد، ایران مکررا به مفاد برجام و تعهد بر اجرای آن از سوی ایران و 5+1 تاکید دارد و به عبارات مختلف تکرار می کند که ما به برجام پایبند هستیم اما در کمال حیرت هیچ به صراحت درباره قطعنامه شورای امنیت سخنی نمی گوید!

چرا؟

یک پاسخ می تواند این باشد که در این قطعنامه علاوه بر آنچه که مسئولان محترم تیم مذاکره کننده گفته بودند بندهایی دیگر نیز گنجانده شده و در نتیجه ایران را بر سر یک دوراهی قرار داده. پذیرش قطعنامه و تن دادن به محدودیت هایی خطرناک در حوزه دفاعی و موشکی و یا مخالفت با قطعنامه و در نتیجه به هم خوردن روال توافق هسته ای و در ادامه آن بی اثر شدن برجام. شاید به همین دلیل است که بند 10 این بیانیه می گوید: «جمهوری اسلامی ایران تفاهم مشترک و توافق صریح همه طرف های شرکت کننده در برجام را مورد تاکید قرار می دهد  که بر مبنای آن مفاد قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت در تایید برجام، به مثابه مفاد برجام نبوده و به هیچ وجه نمی تواند اجرای برجام را تحت تاثیر قرار دهد.» یعنی آنچه که تا پیش از این بخشی از برنامه جامع اقدام مشترک -در راستای لغو تحریم ها- تلقی می شد امروز به تناقض با این برنامه رسیده است!

 

به این تناقضات واضح در بیانیه ایران -که انعکاسی از خطرات قطعنامه است- دقت بفرمایید:

بخشی از بند 12 بیانیه ایران: «شورای امنیت  بر اساس اتهامات بی پایه و بر مبنای انگیزه های سیاسی به اقدام علیه ایران شتافت و طیف گسترده ای از تحریم ها را علیه ملت ایران با هدف مجازات مقاومت آنها علیه فشار زورگویانه برای کنار گذاشتن برنامه هسته ای صلح آمیزشان به نحو ناموجهی تحمیل کرد. مهم است  یادآوری شود این تحریم ها که نبایست از همان ابتدا تحمیل می شدند، اکنون  بر اساس برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ باید لغو شوند.»

ظاهرا در اینجا قطعنامه به طور ضمنی مورد پذیرش ایران قرار گرفته است اما در کمال تعجب در بند 11 چنین می خوانیم:

«توانمندی های نظامی ایران از جمله موشک های بالستیک، منحصرا برای دفاع مشروع هستند. این تجهیزات برای قابلیت حمل سلاح های هسته ای طراحی نشده اند و بنابراین، خارج از حیطه یا صلاحیت قطعنامه شورای امنیت و پیوست های آن می باشند.»

بالاخره معلوم نیست ایران این قطعنامه را می پذیرد یا خیر؟

اگر می پذیرد چگونه می تواند بر روی محدودیت های موشکی ان قلت بیاورد و اگر نمی پذیرد چگونه می تواند به متن آن برای برداشتن تحریم ها استناد کند؟

موضع دولت جمهوری اسلامی ایران در قبال این قطعنامه همچنان مبهم است و این ابهام هم اگر به صورت سکوت رضایت آمیز نباشد البته قابل درک است.

سال همدلی و همزبانی است و ما بنا نداریم تیغ انتقاد را بر روی دولت خودمان بکشیم آن هم در شرایطی که طرف مقابل به انواع خباثت ها و دغلکاری ها و فریب ها روی آورده است. در اصل فریاد ما بر سر دشمن است و اگر گوشه ای هم به مسئولین داریم از باب اصلاح مسیر و نحوه مواجهه با این دشمنی ها و خباثت هاست.

فی المثل:

آیا اکنون وقت آن نرسیده که برادر عزیزمان سرلشکر بسیجی فیروزآبادی -که بنا داشتند چه در صورت توافق و چه در صورت عدم توافق جشن هسته ای بگیرند- در مورد محدودیت های موشکی گنجانده شده در این قطعنامه موضع جدی داشته باشند؟

آیا در این مورد هم باید مقام معظم رهبری اول از همه زبان به اعتراض باز کنند؟

 

همچنان سخن حکیمانه مقام معظم رهبری در گوشم طنین دارد:«حالا اگر آمدند شرط برداشتن تحریم را یک چیزى قرار دادند که شما غیرتت نمیگنجد که آن را انجام بدهى؛ چه کار میکنید؟ شرط میگذارند دست از اسلام بردارید، دست از استقلال بردارید، دست از حرکت به سوى علم بردارید، دست از فلان پدیدهى افتخارآمیز بردارید تا ما تحریم را برداریم؛ شما چه کار میکنید؟ قطعاً قبول نمیکنید. یقیناً هیچ مسئولى در کشور قبول نمیکند که شرط برداشتن تحریمها، مثلاً فلان مسئلهى اساسى و فلان مسئلهى آرمانى باشد. البتّه دشمن فعلاً نمىآید با آرمانها، معارضهى صریح بکند؛ چرا، اگر ما عقبنشینى کردیم، بهصراحت هم میرسد؛ امّا امروز اینجور نیست که دشمن صریح بیاید با آرمانها معارضه بکند و شرط قرار بدهد لکن باید هوشیار بود؛ فهمید که این پیشنهاد، این حرف، این اقدام ازسوى دشمن با چه هدفى دارد انجام میگیرد.(93/10/17)»

 

یاحق

 

۰ نظر ۲۹ تیر ۹۴ ، ۲۰:۳۴
محمد کوره پز

انتشار این مطلب به معنای تایید تمامی بخش های آن نیست.

 

مجتبی دانشطلب در گوگل پلاس نوشت:

دقیقا همان‌هایی که می‌گفتند قطعنامه‌ها کاغذ پاره نیست همان‌ها ادعا می‌کردند تحریم‌ها فقط ۲۰ درصد روی اقتصاد تأثیر داشته. خب ۲۰ درصد یعنی‌‌ همان کاغذ پاره! وقتی دولت عوض شد یکباره تأثیر تحریم‌ها از شدت راستگویی به ۱۰۰ درصد افزایش پیدا کرد!‌‌ همان تیر و طایفه تمام هم و غمشان را گذاشتند روی اینکه با آمریکا مذاکره کنیم (امتیاز بدهیم) تا تحریم‌ها را بردارد، چون با این تحریم‌ها اصلا نمی‌شود کار کرد. احمدی‌نژاد سال ۸۵ می‌گوید قطعنامه‌ها کاغذ پاره است. از سال ۸۵ تا ۸۷ پنج قطعنامه علیه ایران تصویب می‌شود که واقعا کاغذ پاره است، یعنی تأثیری مهمی روی اقتصاد ایران ندارد. درست بعد از ۸۸ کلینتون دوره می‌افتد تا قطعنامه‌ای علیه ایران بگیرد که به قول خودش «بی‌دندان» (کاغذ پاره) نباشد. حتی به روس‌ها و چینی‌ها امتیاز می‌دهند تا موافقت کنند که شدید‌ترین تحریم‌های تاریخ را علیه ایران به تصویب برسانند. احمدی‌نژاد که شصتش خبر دار شده بود برزیل و ترکیه را به بازی می‌گیرد تا اورانیوم ۲۰ درصد را از کشور خارج و بهانه را از دست آمریکایی‌ها خارج کند. بعضی از همین‌هایی که امروز از «بیانیه لوزان» دفاع می‌کنند آن موقع گفتند این کار ذلیلانه است. غافلگیری روس‌ها و زیر میز زدن آمریکایی‌ها نشان داد چقدر ذلیلانه بوده! در خرداد ۸۹ آمریکا موفق می‌شود قطعنامه تحریم‌های وحشیانه را به تصویب شورای امنیت برساند. اگر بعد از قطعنامه ۱۹۲۹ احمدی‌نژاد توصیفی راجع به تحریم از جنس کاغذپاره داشته حرف بی‌معنی زده است. حالا ظریف در مجلس گفته اگر تحریم‌های شورای امنیت فروبریزد تمام تحریم‌های آمریکا «کاغذ پاره»‌ ای بیش نخواهد بود. این حرف را نمی‌شود قبول کرد، معلوم نیست آمریکایی‌ها بازی جدیدی سرمان درنیاورند. راهی را پیدا کرده‌اند که به‌شان حسابی مزه داده و به این راحتی از خیرش نمی‌گذرند. حرفهای احمدی‌نژاد مصرف خارجی داشت، ساده‌تر از آن بود که دیپلماسی‌اش را هم برای غلبه داخلی طراحی کند. جنس حرف‌هایش از‌‌ جنس «آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند» و «اسرائیل باید محو شود» و «شیطان بزرگ» بود. کسانی که در دعواهای داخلی از انقلاب و قانون اساسی و امام هزینه می‌کنند اگر مشکلی با دشمنی با آمریکا دارند بیخود زحمت ریاکاری نکشند، به خصوص اگر زلفشان به دیوار بالارو‌ها گره خورده.

اقتصاد ضعیف

احمدی‌نژاد شش سال کشور را اداره کرد و دچار «بحران اقتصادی» نشد. تورم بود اما تورم بیماری ساختاری اقتصاد ایران است، اوجش را هم هاشمی رقم زد. خاتمی خیال می‌کرد با بازی با آمار و تبلیغات اقتصاد درست می‌شود. مردم ناراضی با یک رأی اقتصادی به احمدی‌نژاد جواب بزک دوزکشان را دادند. درست از سال ۹۰ که تحریم‌ها خودش را نشان داد کمر اقتصاد احمدی‌نژاد شکست، و قند در دل مخالفانش آب شد. اقتصاد ایران هیچ وقت قدرتمند نبوده، نمی‌تواند روی پای خودش بایستد. تنها مزیت اقتصاد ایران نفت است و نفت عامل وابستگی به ارز. چیزی که اقتصاد ایران را از یک حمله وحشیانه مثل قطعنامه ۱۹۲۹ حفظ می‌کرد مخالفت روسیه و چین بود. آنهایی که شعار مرگ بر روسیه و مرگ بر چین می‌دادند نمی‌دانستند که ارزش رابطه مثبت با چین و روسیه چقدر است، سینه چاکان آمریکا همیشه سفیه سیاسی بوده‌اند. احمدی‌نژاد می‌خواست تحریم‌ها را با دوز و کلک دور بزند. تا حدودی موفق بود اما تبعاتش دامنگیر خودش شد، و حالا تبدیل به چماق تهمت و دروغ بالای سرش شده. دور زدن تحریم‌ها نمی‌توانست مداوم باشد و راه حل واقعی برگشتن به وضعیت قبل از ۸۸ است. روحانی از‌‌ همان اوایل به دنبال بستن یک قرارداد بزرگ با روسیه بود تا سوپاپ اطمینانی برای شکست مذاکرات پیدا کند، چیزی در حدود ۲۰ میلیارد دلار. سیاست را کینه و عقده لاشه لات‌هایی که در فضای مجازی فحش و فضیحت به احمدی‌نژاد و خامنه‌ای می‌نویسند و عمق دلشان با انقلاب اسلامی نیست و تعفن ریاکاریشان همیشه بلند بوده تعیین نمی‌کند. تحریم و انزوای ما اگر به خاطر توان هسته‌ای است این را شاه می‌خواست، هاشمی برای زنده کردنش تصمیم گرفت، خاتمی ادامه‌اش داد، بعد متوقفش کرد، و احمدی‌نژاد ترمزش را کند تا صنعتی بشود، و عجیب اینکه شد!

افتخار بی‌افتخار

در تاریخ معاصر ایران هیچ اتفاق علمی و صنعتی به این اهمیت رخ نداده، اما نمی‌شود از «مردم ایران» انتظار داشت زیر فشار اقتصادی به «افتخار» فکر کنند. خیلی‌هایشان جا زده‌اند، یا شک کرده‌اند، آن‌ها که چیز کمتری برای از دست دادن دارند و بود و نبود تحریم برایشان خیلی فرقی نمی‌کند هنوز حاضرند بایستند، این‌ها «کاسب تحریم» هستند، «کاسب جنگ» هم بودند، وقتی قطعنامه ۵۹۸ پذیرفته شد زار زار گریه می‌کردند. ما مردم بیشترمان مثل اقتصادمان هستیم، ما آلمانی و ژاپنی نیستیم، قدرت ابتکار و توان کار و تولیدمان کم است، شبیه عرب‌ها هستیم، فقط کمی از آن‌ها بالاتریم. اقتصاد ما اقتصاد دلالی است، اخلاق بازار در مردم ما شایع است. با این وضع از دست دادن هسته‌ای برای رونق گرفتن دوباره واردات و دلالی و کاسبی بی‌منطق نیست. لب حرف ما هم این است که هر کاری می‌کنند بکنند، فقط اسم عقب نشینی را «افتخار» نگذارند.

۵ نظر ۲۶ فروردين ۹۴ ، ۱۰:۱۷
محمد کوره پز

همون اوایل عقد از همه آشنایان توصیه های ایمنی و مشفقانه می رسید مبنی بر اینکه هرچه سریعتر برای وام ازدواج اقدام کنم. وقتی رییس جمهور میگه خزانه خالیه با دیوار که حرف نمیزنه. حکما منظورش با امثال منه. فلذا در اولین فرصت ممکن خودمو به اولین خط اینترنت ممکن رسوندم تا اولین وام زندگیمو بگیرم.

اولش بانک ایکس ثبت نام کردم، رفتم تو نوبت. یه ماه، دو ماه گذشت و خبری نشد. یکی از دوستان که چند دس پیراهن بیشتر از ما پاره کرده بود راهنمایی کرد که این بانک محترم، وام ازدواج رو با وام هزینه های کفن و دفن عوضی گرفته. شده که یه سال هم طولش داده. واسه همین رفتیم سراغ بانک ایگرگ. سر یه هفته پیامکش اومد که بیا وامتو بیگیر بزار در کوزه.

کارمند شعبه یه لیست مدارک تحویلم داد. فقط قاعده 7000 تومن کپی لازم داشت. گرفتم بردم بانک.

میزان ضمانت: 0 ریال

هزینه کرد: 70.000 ریال

وام سه میلیونه. جزو مدارک نوشته چهار میلیون باید سفته بدی. رفتیم از بانک ملی دو تا دو تومنی خریدیم. از قرار هر کدوم شیش هزار تومن. بگو خوب ...

میزان ضمانت: 40.000.000 ریال

هزینه کرد: 190.000 ریال

فرمودن یه ضامن لازمه. ابوی رو که بازنشسته تامین اجتماعی بود ضامن معرفی کردم. با فیش حقوقی و نامه از اداره. بگو خوب ...

میزان ضمانت: 70.000.000 ریال

هزینه کرد: 190.000 ریال

گفتن نامه اشتغال به کار هم می خوان. رفتم اونم از محل کارم گرفتم، این نامه با حفظ سمت، نامه کسر حقوق هم بود. دادم خدمتشون. می کنه به عبارتی ...

میزان ضمانت: 100.000.000 ریال

هزینه کرد: 190.000 ریال

همه مدارکو بردم تحویل دادم. فرمود برو این عکاسی بغل بگو یه سری فرم وام ازدواج می خوام! شکر خدا کپی کرده و آماده داشت. ده بیست برگ می شد. گفتم چقد میشه؟ گفت پنج تومن.

میزان ضمانت: 100.000.000 ریال

هزینه کرد: 240.000 ریال

قریب چهل پنجاه تا امضا زدیم پای برگه های مختلف. با اینهمه امضا اگه دست از پا خطا کنم خدا عالمه کارم به کجا بکشه! (به قول یکی از دوستان: برای اصل زن گرفتن انقد امضا ندادیم!)

گفت یه حسابم باید توی بانک باز کنی. عرض کردم چقدر باید بزاریم تهش؟ فرمود پونزده تومن. مث بچه آدم اخ کردیم. بگو خوب ...

میزان ضمانت: 100.000.000 ریال

هزینه کرد: 390.000 ریال

فرمودن یه چک به همون مبلغ وام باید بیاری ... عرض کردم واسه چی دیگه؟ فرمود تشریفات پرونده اس. گفتم شعبه مرکزی تون تو همین دزفول نگرفته. گفت هر شعبه ای قانون خودشو داره!

همون هرکی هرکی به قولی. ... شکر خدا همه جور چکی قبول می کرد. گرفتیم گذاشتیم روش. به قول کروبی چقد شد؟ ...

میزان ضمانت: 130.000.000 ریال

هزینه کرد: 390.000 ریال

گفتن ضامنت هم باید یه حساب پس انداز اینجا داشته باشه. با ده تومن واسه اش باز می کنیم. گفتم حساب پس انداز ده تومنی به چه دردتون می خوره آخه؟ گفتن تشریفات بانکیه. عرض کردم تو روح هر چی تشریفات بانکیه ...

میزان ضمانت: 130.000.000 ریال

هزینه کرد: 490.000 ریال

از بانک تماس گرفتن که موجودی حسابت برای واریز وام کمه! گفتم من که هنوز پول از توش درنیاوردم. چطور کم شده؟ گفتن مقداری برای تمبر و فلان ازش کم شده، بیا یه ده تومن دیگه بریز توش. بگو خوب ...

میزان ضمانت: 130.000.000 ریال

هزینه کرد: 590.000 ریال

وام که واریز شد یه پیامک اومد. نوشته بود عشقمون کشیده شیش تومن ازش کسر کردیم ... بابت همون تمبر و فلان. هنوزم نفهمیدم اول پول واریز میشه بعد اینا بر می دارن یا برعکس!

میزان ضمانت: 130.000.000 ریال

هزینه کرد: 650.000 ریال

 

چند نکته پایانی:

1) من و خانمم جدا ثبت نام کرده بودیم. اونایی که با هم تو یه شعبه ثبت نام کردن باید ارقام بالا رو ضربدر 2 کنن!

2) وقتی وام واریز شد از لجشون خواستم همه موجودی رو انتقال بدم به یه کارت دیگه. نشد! یعنی حدود 30 هزار تومن ته کارت موند.

3) وقتی دفترچه رو گرفتم و اقساط رو جمع زدم دیدم سودش حدود 11 درصد میشه. یعنی سیصد و خرده ای هزار تومن. در حالی که نوشته بود با سود 4 درصد. بعد متوجه شدم سود سالانه 4 درصد هست. یعنی اگه همه اقساط رو به جای 3 سال توی 1 سال اول پرداخت کنید –از قرار هر قسط 260 هزار تومن- اون موقع بهره اش 4 درصد میشه!

4) جریمه دیرکرد رو هم نوشتن 12 درصد. یعنی وای به حالت اگه بری دم عابربانک که قسط رو واریز کنی و نوشته باشه «دستگاه موقتا قادر به انجام خدمات نیست»!

5) ...

* * *

بعدالتحریر:

باجناغم توی صندوق قرض الحسنه کار می کنه. بهم می گفت «چون ما بر اساس عقود اسلامی کار می کنیم و دیرکرد نمی گیریم، مردم هم پرداخت اقساط وام هایی که از ما گرفتن رو توی اولویت نمیزارن.»

اشتباهه اگر فکر کنیم بدون اصلاح نظام مالی میشه جامعه رو مهذب کرد.

یاحق

۳ نظر ۱۱ فروردين ۹۴ ، ۲۲:۴۲
محمد کوره پز

این روزها فقط دوست دارم فرصتی دست دهد تا مجموعه ای از مواضع پر تناقض و خطای علی فریمانی (معروف به مطهری) را جمع آوری کرده و در قالب یک کتاب به ایشان اهدا نمایم.

مدت ها پیش در یادداشتی طولانی (+) توضیح داده بودم که ریشه خطاهای ایشان در کجاست. اما لازم است به عنوان تکمیل آن مطلب، پیامدهایش را نیز به عنوان مصادیق جمع آوری نمایم. نه اینکه در ایشان گوش شنوایی برای این حرفها دیده ام. خیر ... پیشتر چنین تلقی ای داشتم و اکنون مطمئن شده ام که ایشان به واسطه غرور و توهم ذاتی، حتی از امام معصوم هم حرف شنوی نخواهند داشت. (چون خود امیرالمومنین علی علیه السلام فرموده در آشکار و نهان از من انتقاد کنید!) بیشتر از این بابت که برخی ها ساده لوحی های او را به خطا حمل بر انصاف و اعتدال و آزادگی اش کرده اند و دوستان دیگری برعکس، علی مطهری را فوق العاده زیرک! و زرنگ! می دانند که آگاهانه در پازل رییس بزرگ بازی می کند.

در این میان جای مجموعه ای که ذکرش رفت خالی است ... دوست دارم در این کتاب سیر تحول مواضع ایشان را فی المثل در مورد اطاعت از ولایت فقیه بیاورم تا معلوم شود ایشان جز اجبار قانون اساسی هیچ مصداقی برای اطاعت از ولی فقیه در کارنامه خود ندارند و این نیست مگر به خاطر سوء تفاهاتی که در نتیجه غرور و تعصب در دستگاه فکری شان رخ داده ... البته خود نیز چنان که باید ملتفت نشده اند یا شده اند ولی به رو نمی آورند!

اما چه می شود کرد ... باید اذعان کنم که گاری تحلیل ما هرگز به پای بنز توهمات ایشان نمی رسد! از خوانندگان تقاضا می کنم آخرین شاه بیت این مثنوی بلند را مطالعه بفرمایند، قضاوت هم با خودشان:

موقعیت: مصاحبه علی مطهری با روزنامه اعتماد

«س: به نظر خودتان علی مطهری از کی علی مطهری شد و در منظر افکار عمومی صرفاً فرزند شهید مطهری نبود؟

ج: فکر نمی کنم علی مطهری چیزی شده باشد که شما این سوال را مطرح می کنید. در عین حال پاسخ این گونه سوال ها یک مقداری مستلزم تعریف از خود است ... شاید بهتر باشد دیگران این سوال را پاسخ بدهند. اما من خودم فکر می کنم همیشه مردم وقتی احساس کنند فردی به اصطلاح عرف از خودش وجود دارد (معنی وجود رو هم فهمیدیم!) و می تواند گاهی برخلاف فضای غالب بر اجتماع حرکت کند، او را فرد مستقلی می دانند. (بالا چی گفتم بهتون؟) هر چند فرزند شخصیت بزرگی باشد اما برای خود او هم در ذات خودش یک شخصیت قایل می شوند. به جای اینکه بگویند فرزند فلان کس است، روی خود او حساب باز می کنند. (ای خدا ...) یکی از دوستان به شوخی می گفت کم کم دارد طوری می شود که به جای اینکه بگویند علی مطهری فرزند شهید مطهری، خواهند گفت شهید مطهری پدر علی مطهری! (من دیگه حرفی برای گفتن ندارم!

یاحق

--------------------------------

پانوشت:

گفت و شنود کیهان درباره افاضات جدید علی مطهری

۱ نظر ۲۵ اسفند ۹۳ ، ۱۲:۱۸
محمد کوره پز

نتایج انتخابات خبرگان نشان داد که جنجال های سیاسی برای انتخاب رییس جدید خبرگان چقدر بیهوده وقت و ذهن ها را به خودش مشغول کرده بود.

به همین قیاس ... اصلا نیازی نیست نگران خیمه شب بازی اوباما و سیا و ناتانیاهو و «سرمایه های داخلی شان» باشیم. تا 11 فروردین زمان زیادی نمانده؛ هم خطوط قرمز مشخص اند و هم ادعای لغو یکباره همه تحریم ها. می مانیم ببینیم دولت محترم چطور می خواهد با لفاظی این نامعادله مضحک را حل کند.

چیزی که در حال حاضر جای نگرانی دارد - و حیف از وقت و انرژی ما- بقایای غضنفرهای داخلی است که با سنگ پرانی به خودروی حامل «آتشفشان بصیرت» می خواهند جلوی بازیچه های فتنه را بگیرند.

این هم نتیجه هنرنمایی شان در کثیف ترین و بی ارزش ترین سایت حامی فتنه: (+) - (+) - (+) - (+) - (+) - (+)

.

.

«اینکه شما یک نفر را به عنوان ضد ولایت، ضد بصیرت، ضد چه، مشخص کنید، بعد یک عده‌ای راه بیفتند علیه او شعار بدهند، مجلس را به هم بزنند، بنده با این کارها هم مخالفم؛ این را من صریح بگویم. این کارهائی که در قم اتفاق افتاد، بنده با اینجور کارها مخالفم. آن کارهائی که در مرقد امام اتفاق افتاد، بنده با اینجور کارها مخالفم. بارها به مسئولین و کسانی که میتوانند جلوی این چیزها را بگیرند، تذکر داده‌ام. آن کسانی که این کارها را میکنند، اگر واقعاً حزب‌اللّهی و مؤمنند، خب نکنند. میبینید که تشخیص ما این است که این کارها به ضرر کشور است، این کارها به نفع نیست. با احساساتشان راه بیفتند اینجا، آنجا، علیه این شعار بدهند، علیه آن شعار بدهند؛ این شعاردادن‌ها کاری از پیش نمی‌برد. این خشمها را، این احساسات را برای جای لازم نگه دارید. در دوران دفاع مقدس اگر بسیجیها میخواستند همین طور بروند یک جائی، طبق میل خودشان حمله کنند، که خب پدر کشور در میآمد. نظمی لازم است، انضباطی لازم است، مراعاتی لازم است. اگر چنانچه به این حرفها اعتنائی ندارند، آنها که خب حسابشان جداست؛ اما آن کسانی که به این حرفها اعتناء دارند و مقیدند که برخلاف موازین شرع حرکت نکنند، باید مراقبت کنند، از این کارها نکنند.»

سخنرانی امام خامنه ای(حفظه الله) - ۲۸ بهمن ۹۱

.

آیا این افراد واقعا مومن و حزب اللهی هستند؟

------------------------------

پانوشت:

1- کارت قرمز شیراز به مرد همیشه در آفساید (به قلم دوست عزیز شیرازی ام)

2- استاندار فارس: سخنرانی مطهری به صلاح نبود - دانشگاه شیراز بسیار بد عمل کرد (حتما مطالعه کنید)

3- این برنامه بدون مجوز شورای تامین بود

4- «کف گرگی» زدن مطهری بعضی وقت ها لازم است؛ اما گوجه خوردن از اراذل خیلی بد! (یادداشت جالب رجانیوز)

5- مثلا بگوییم مطهری را به خاطر تحریک ضاربانش محاکمه کنید! (راس میگه دیگه! دو سر فتنه شیراز باید با هم محاکمه بشن!)

6- بیانیه اتحادیه انجمن های مستقل دانشجویان

 

۴ نظر ۱۹ اسفند ۹۳ ، ۱۵:۱۸
محمد کوره پز

سخنگوی محترم دولت در همایش سراسری جوانان عضو و هواداران حزب اعتدال و توسعه که در دانشگاه امیرکبیر برگزار شد مطالبی بیان فرموده اند که بخش هایی از آن جای دقت فراوان دارد.(+)

ایشان ضمن فرمایشات شان، با تعریض بر دولت قبلی و منتقدان دولت فعلی فرموده اند: «در تاریخ اقتصادی ایران هیچگاه تورم بالای ۴۰ درصد را نداشتیم»

و احتمالا منظورشان این است که «با وضع فلاکت بار و سیاهی که ما دولت را تحویل گرفته ایم نباید به ما گیر بدهید که چرا وضع اقتصادی فلان و بهمان است.»

خوب ... البته بر همگان واضح و مبرهن شده که دولتمردان محترم مصمم هستند برای مدتی با اینگونه خلاف گویی ها سر [مردم را گرم] کنند تا اینکه شاید از تنور سرد مذاکرات هسته ای آبی گرم شود و یحتمل شق القمری در حوزه اقتصاد ... اما نگاهی به آمارهای بانک مرکزی زوایای جالبی از خلاف گویی آقای نوبخت را مشخص می کند.

بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران در اوایل مرداد 1392 نرخ تورم سالانه حدود 70 سال گذشته (از 1315 تا 1392) را منتشر نموده(+) که نگاهی کوتاه بر آن گویای میزان صداقت سخنگوی محترم دولت است.

مطابق این آمار و برخلاف ادعای جناب نوبخت، تورم سالانه اقتصاد ایران در سال های 1320، 1321 و 1322 به ترتیب 49.5 ، 96.2 و 110.5 درصد و بعد از انقلاب اسلامی نیز در سال 1374 (دوره دوم ریاست جمهوری آقای هاشمی) به رقم 49.5 درصد رسیده است.

فلذا باید خدمت سخنگوی محترم عرض کرد که ما از دشواری کار دولت در سر و سامان دادن به اوضاع درهم اقتصادی کمابیش آگاهیم. اما قدر مسلم چاره این مشکلات دروغگویی و فرافکنی و سیاه نمایی گذشته نیست.

 

 

------------------------

بعدالتحریر: از حق نگذریم ایشان در همین سخنرانی «تمام دولت های بعد از انقلاب» را «فرزندان ملت» دانسته اند که همین میزان زاویه کلامی با اهانت های جناب هاشمی رفسنجانی به دولت های نهم و دهم جای تقدیر و تشکر دارد.

یاحق

۶ نظر ۰۱ اسفند ۹۳ ، ۱۵:۲۷
محمد کوره پز
با حرف هایی که این روزها از رسانه های باند قدرت و ثروت می شنوم یاد بعضی خلفای بنی امیه می افتم که جلوی شیعیان امیرالمومنین(ع) فریاد «وااسلاما» سر می دادند!
انصافا خیلی زور دارد که بنشینی و ببینی که فلان عضو کارگزاران -که در تمام عمرش یه ثانیه هم نسبتی با عدالتخواهی پیدا نمی کنی- دارد برایت از فساد دوره احمدی نژاد و مفاسد اقتصادی رسایی و توکلی و زاکانی و ... می گوید. کارمان به جایی رسیده که کرباسچی برایمان منبر مبارزه با فساد می رود! (لابد پس فردا هم جاسبی می خواهد از مفاسد اقتصادی فرهاد دانشجو در دوران ریاست بر دانشگاه آزاد بگوید ... اگر تا الان نگفته!)
انتقام گیری تیم هاشمی از دکتر احمدی نژاد به این سادگی ها تمام نمی شود چون برای 8 سال ایستادگی در مقابل زیاده خواهی باندهای قدرت و ثروت در داخل هزینه های گزافی باید داد. لجن مال کردن احمدی نژاد که تمام شود تازه نوبت سایر دوستان می رسد.
اصلا هم مهم نیست که نتوانند چیزی را در گذشته فلان نماینده مجلس یا فعال سیاسی اثبات کنند. مهم این است که این چهره ها را -به عنوان آخرین مزاحمان- باید به ته چاه اتهامات فرستاد تا یاد بگیرند که به خط قرمزها نزدیک نشوند!
بسیار بسیار متاسفم برای دوستانی که آنهمه جنجال بر سر سفر رسایی به برزیل را نفهمیدند که برای چیست. یک چنین جنجال رسانه ای در سایت های زرد نمی تواند حرکتی تصادفی باشد. نفهمیدند که قطور کردن پرونده اتهامات و به گوشه رینگ بردن منتقدان دولت هدف این قبیل اقدامات بوده و هست. دو ریالی ها نیفتاد تا الان ...

اما بعد از مواضعی که روزنامه ها و سایت های اصلاح طلب در مورد نطق توکلی در مجلس گرفتند -همان توکلی که در کوبیدن دولت نهم و دهم از خود اصلاح طلبان هم جلوزده بود(+)- برای همه مسجل شد که این جنجال ها همان وا اسلامای منبرهای بنی امیه است! و گرنه تیم ابوفتنه را چه به مبارزه با فساد؟

یاحق
--------------------------------------
پ.ن:
«این‌قدر بحث از اختلاس و دزدی نکنید و روحیه مردم را خراب نکنید. وقتی که ما یک سدی را می‌سازیم و مثلاً ده میلیارد خرج می‌کنیم، ممکن است از قِبل آن، پانصد میلیون هم اختلاس شود. اما این سد برای کشور می ماند و هیچ‌کس نمی‌تواند از این سد اختلاس یا دزدی کند.»
 (کتاب بی پرده با هاشمی، مصاحبه قدرت الله رحمانی با هاشمی. ص ۱۸۴)
۴ نظر ۱۹ بهمن ۹۳ ، ۱۹:۴۳
محمد کوره پز